۱۳۸۶ مهر ۲, دوشنبه

محافظه كاران!!

هستی عزیزم ... هستی جانم ... می گم هستی ... هی می گی نیستم ! تا کی کنار نشستن ؟ تا کی از زیر بار مسئولیت شونه خالی کردن ؟ ... ای بابا ! ... پس وقتی می گم محافظه کارو ترسویی نگو نه ! ... اِ ... اعصاب منو خرد نکن دیگه ... اصلاً من نمی دونم چی شد که نسل شما اینقدر ترسو و بی جربزه بار اومد ؟! ... چند بار بگم ترس باعث می شه عقب بمونی ... نتونی پیشرفت کنی ... نتونی استعدادهاتو شکوفا کنی ... تو باید به قله های افتخار برسی ، ... اگه بترسی که نمی تونی به قله برسی ، ... تو همین ارتفاعات پایین می مونی ها ! نترس ، مث حسن باش ... بزن به قلب خطر !! ... تازه تو كه نمی خوای طناب تابت رو به علمک گاز ببندی !! ... می خوای مطلب بنویسی ، نوشته هم که تا حالا باعث انفجار نشده ... شده ؟ دِهه !! ... باز می گه من نمی نویسم !! بیخود می کنی ... مگه دست خودته ؟ ... نویسنده باید بنویسه ... حالا گیریم بگیرن و ببرنت اونجا که عرب نی انداخت!! ... خوب ، چی میشه مگه ؟ اتفاقاً خیلی از دوستات رو هم بردن همونجا ! میری ازشون سر می زنی ... بالاخره باید از احوال دوستات هم خبر داشته باشی دیگه ... مگه غیر از اینه ؟ این طفلکا مجانی می برنت پیش دوستات ... بده ؟ ...

اصلاً مث وبلاگ یون ببرن با چوب ...!! خوب مسئله ای نیست ... اینم خودش یه تجربه ست !! ... تازه شم ؛ کلی معروف می شی !! ...

اصلاً آخرش می ری تو لیست قتلهای زنجیره ای ... بده ؟ شربت شیرین شهادت بده ؟ اونم مُفت و مجانی !! ...بدبخت ! تو این دوره و زمونه واسه یه قطره ش سر و دست می شکنن ! ... بیا ... بیا بابا جان ... این قلم رو بگیر و بنویس ... بیا ... اَه... ! باز می گه نمی نویسم ! ... اصلاً خاک تو سر بی جربزه ی محافظه کارت کنن ... پاشو ... پاشو از جلو چشمم دور شو ... حیف من که نشستم دارم برای تو قلم به دست مزدور !!؟ حرف می زنم !! ...

30/2/86

۱ نظر:

Unknown گفت...

Ey val Aref khan! Kolli khandidam! Be webloget ham link dadam. Be donya-ye bloggers khosh oomadi ;)