۱۳۸۷ آبان ۴, شنبه

ايران 1487(مهر) - چاپ شده در ماهنامه ستون آزاد



· يكي از مسئولان كه 100 سال پيش گفته بود «اگر بخواهم به انتخابات بيايم هر طور باشد مي آيم» بالاخره امروز به محل ثبت نام نامزدهاي رياست جمهوري رسيد. وي دليل اين تاخير را اينگونه بيان كرد:« با قطار شهري مشهد آمدم!»

· وزير علوم، تركان، گفت: «به زودي مدرك سيكل خود راهم دريافت خواهم كرد.» وي همزمان در نهضت سواد آموزي هم تدريس مي كند.

· پيرترين مسئول ايران، محمد علي آبادي اعلام كرد: « از مسئوليت و قدرت گريزانم ولي تكليف است و نمي شود كاريش كرد!».

· برنامه ي «نشاط، نشاط، و ديگر هيچ» توسط وزارت كشور ارائه شد. در اين برنامه سن راي دهندگان به 9 ماهگي تقليل خواهد يافت. همچنين در اين برنامه راهكارهائي براي سهولت تعويض پوشك راي دهندگان حين راي گيري انديشيده شده است!

· فرازهايي از وصيت نامه ي مرحوم محمد مايلي كهن: اين «به اصطلاح» نوه ي «به اصطلاح» دختري آقاي «به اصطلاح» قطبي خيلي معلوم الحال و ضد اخلاقي است و مثل پدر بزرگ «به اصطلاح» مرحومش قصد توهين در ذهن دارد... حالا در آينده مي فهميد، نگيد نگفتم!!

· صبح امروز كارخانه ي «عدالت» كه از 100 سال پيش به اين طرف اقدام به عرضه ي سهام نموده بود اعلام ورشكستگي كرد!

المپيك!! - چاپ شده در ستون آزاد



در حاشيه ي اينكه يكي از مسئولان اظهار داشته است «علت ناكامي در المپيك عدم درك صحيح از آن بود» بخشهائي از وبلاگ يكي از مسئولان مرتبط با ناكامي ها را با هم مي خوانيم:

- امروز مدير كل به من گفت: «تو مسئول المپيك هستي و بايد تيمها را آماده كني ولي دقت كن تا قبل از هر چيز درك صحيحي از آن داشته باشي». من خيلي تلاش كردم كه بتوانم درك صحيحي از المپيك داشته باشم و به اين نتايج دست يافتم: واضح است كه «اُلمپيك» 3 بخش دارد: اُ - لم - پيك! ... با توجه به همين مسئله و براي بهتر درك كردن مفهومش آن را به صورت زير تجزيه مي كنيم:

آُ: حرف ندا – حرف تعجب!

لم: يكوركي نشستن و دست را زير تنه قرار دادن و تخمه خوردن و حال كردن!

پيك: مخفف و بخش اول كلمه ي پيك نيك!

حال برويم به سراغ ديگر برنامه ها!...

ايران 1487(شهريور) - چاپ شده در ماهنامه ستون آزاد

- رئيس سازمان المپيك پس از برگزاري بازيها: «با توجه به تلاش روز افزون ما و همكاران كسب حداقل يك مدال در المپيك بعدي دور از دسترس نيست!» لازم به ذكر است آخرين مدال المپيك ايران مربوط به حدود 40 سال قبل است كه توسط مرحوم! «هادي ساعي» و در سن 90 سالگي كسب شد.

- مسئول يك وزارتخانه! اعلام كرد: «همانطور كه به كررات در 100 سال گذشته گفته ام، مسئولين بايد دبش و مشتي باشند و دور هم حال كنيم، وگرنه مدرك تحصيلي عاليه كه دست هر بچه سوسولي هست!»

- در نمايشگاه خودرو امسال 2 مدل سمند جديد رونمائي مي شود و به اين ترتيب تعداد انواع خودروهاي سمند به 523 نوع مي رسد. اين مدلها عبارتند از سمند ويژه رانندگان طرفدار لوبيا پلو، سير و دوغ گازدار! مجهز به هود بيمكث! ؛ سمند ويژه نامزدها مجهز به اتاق عقد! در همين رابطه مدير عامل ايران خودرو گفت با توجه به كمبود اسامي آغاز شده با حرف «س» مجبور به استفاده از نامهاي سرندپيتي و سوسك! براي اين 2 مدل هستيم.

- علي آبادي كه هم اكنون بيش از 145 سال سن دارد راز سن طولاني خود را اينگونه بيان كرد: «استفاده از رايحه خوش خدمت و توجه شديد به خواسته هاي ملت!»

- نوه ي اسفنديار رحيم مشايي گفت: «همانطور كه جد و پدرم هم تاكيد كردند ما با تمامي ملتهاي دنيا دوست هستيم، چه خودشان بخواهند چه نخواهند؛ دزدهاي امپرياليست صهيونيست خونخوار جهان خوار!

۱۳۸۷ مرداد ۱۵, سه‌شنبه

ايران 1487 - چاپ شده در ستون آزاد



- در پي ادعاي قطب جنوب! مبني بر اينكه سعدي و حافظ اصلا اهل قطب جنوب بوده اند ولي به اين دليل كه سابقا قطب جنوب بخشي از ايران بوده! ايراني قلمداد شده اند؛ نيروي انتظامي ايران طي اقدامي قاطع پوشيدن مانتوهاي مزين به اشعار سعدي و حافظ را تا موقع احراز مليت ايراني آنان، ممنوع اعلام كرد!!. روابط عمومي نيروي انتظامي در اين باره گفت:« به هر حال احتياط شرط عقل است، در صورتي كه اين شعرا ايراني نباشند نا خود آگاه عناصر بيگانه را تبليغ كرده و آب به آسياب دشمن ريخته ايم!».

- در راستاي برنامه ي پنج ساله ي nُم! وزير نفت اعلام كرد:« تلاش مي كنيم تا پول نفت را سر سفره هاي مردم شرق مركز جنوب غرب دارقوز آباد سفلي بياوريم!».

- ايران توانست بعد از قريب به صد سال اولين موتور پايه گاز سوز را با موفقيت آزمايش كند. مسئول اين طرح در مورد علت تاخير در توليد اين موتور گفت: « آقا ما خودمونم تعجب كرديم ديديم موتوره كار نمي كنه، حالا نگو NaCl گاز نبوده!!».

- ايران به عنوان كم جمعيت ترين كشور جهان شناخته شد. جمعيت ايران از حدود يك قرن پيش و در پي مهاجرت حدود هفتاد ميليون ايراني به خارج از كشور رو به كاهش گذاشت!.

تربيت عالي مستدام - چاپ شده در ستون آزاد




صداي ترمز شديد و پس از آن برخورد دو ماشين آمد:

- مرتيكه ي نفهم، مگه كوري؟

- درست صحبت كن بي تربيت الاغ!، فرعي مياي ضر هم مي زني؟

- بي تربيت تويي احمق!، تو ده شما به اين ميگن فرعي؟

- خفه شو گاريچي!.

- دهنتو ببند يابو، بوش حالمو بهم زد!

- اوشكول!، سيفون رو بكش تا نيامدم ...!!

- ...!!

- ... ...!!

- ... ... ... ...!!!

- خانم اون قفل فرمون رو بده ببينم اين بچه ...! چي ميگه!...

افراد زيادي كه دور صحنه تصادف جمع شده اند به سختي و با تلاش فراوان دو راننده را از هم جدا مي كنند، در همين حين پيرمردي كه سن زيادي از او گذشته سرش را تكان مي دهد و با تاسف مي گويد: « اي... تربيتم خوب چيزيه...خجالتم نمي كشن جلو جمع، عجب دوره و زمونه اي شده... معلوم نيست كدوم گوساله اي به اين دو تا كره خر گواهينامه داده حالا هم يونجه شون زيادي كرده آمدن دعوا مي كنن!!.»

يكي از راننده ها فرياد مي زند: «دهنتو ببند پير …!» و به پيرمرد حمله مي كند…

در همين حين بين جمعيت آقاي شصت چي را مي بينم كه مي گويد: « به به!... به به!... تربيت عالي مستدام!!...».

۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۹, یکشنبه

جفي!!... -- چاپ شده در نشريه ستون آزاد

-Hello guys... چطورين جيگرا؟... امروز خيلي خسته ام. صبح زود ساعت 11(!) از خواب بيدار شدم، وقت نكردم breakfastبخورم، فقط يه Orange juice خالي،اونم چون مامي خيلي اصرار كرد.گفت: «جِفي جون زير چشات گود افتاده، پوستتم دو درجه تيره شده، مرگ مامي بخور جونم. منم كه ديدم بده دستشو رد كنم، خوردم ديگه...هر چند مي دونين كه من صبحها اصلا تو مود juice نيستم، فقط hot chocolate. اين كارگرمون ذليل مرده هم كه بلد نيست juice درست كنه!مرده شورشو ببرن.داشتم ميگفتم، بعدش سريع لباس پوشيدم و سوئيچ مرسدس رو برداشتم، يه خورده پول هم گذاشتم تو جيبم، حدود 3 ميليون. با مامي و ددي رفتيم خريد.آخه بعد سال تحويل مي ريم cruise، وقت خريد نداريم. راستي اين سال تحويلم چه ساعتي گندي افتاده...مسخره كرده ملت رو؟...داشتم چي ميگفتم؟...آها! تو مشهدم كه جنس خوب پيدا نميشه... همه ماركاي بنجل و cheap. خلاصه يه چن تا لباس از پير كاردن و ورساچه خريديم و برگش...

- « جَععععفر قلي... هااااي!، جعفر قلي!...»

- sorry بچه ها، مامي داره صدام ميكنه... «- ها؟...چِته ننه!؟...»

- « جعفر قلي،د لامصب، او دُستاته ر وِلشا كُ بيه اينجه جُنُم مرگ رِفته! اي فاپيون دور يَخَنِ بابات گير كِرده دِره خِفه مره!!...»

داستان زندگي: سراب!!

با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت خوانندگان عزيز و گرامي نشريه وزين «خانواده ي سورمه اي راه راه»؛ در اين شماره سرگذشت «فرهاد»، يك ايراني فريب خورده مقيم خارج را با هم مي خوانيم:

- من وقتي كوچك بودم خيلي خلاف بودم، هميشه رختخوابم را خيس مي كردم و دستم توي دماغم بود. يك بار هم زير خواهرم پونز گذاشتم و او رويش نشست!. بزرگتر كه شدم در مدرسه اداي معلمم را در مي آوردم و توي آبخوري ها «فين» مي كردم. گاهي هم نوشابه اي كه از قبل تويش كار بد كرده بودم به دوستانم مي دادم تا بخورند وبعد به آنها مي خنديدم!.

بعد از اينكه مدرسه ام تمام شد تصميم گرفتم كارهاي بدبد بكنم! ولي چون توي ايران نمي شد به خارج آمدم. همان ابتداي ورودم به خارج يك موجود خيلي عجيبي را ديدم!. از بغل دستي ام كه يك لباس آبي به تن داشت و خيلي غربزده بود (اين را از نوشته ي روي لباسش فهميدم كه نوشته بود Postman!!) پرسيدم اين چيست؟ و او جواب داد: «اين ايدز است كه در خارج خيلي از كشور شما بيشتر است چون شما همجنس باز نداريد ولي ما همگي همجنس بازيم!!» ... خلاصه تا آمدم به خودم بجنبم ايدز آمد و من را گرفت!!... بعد از آن يك خانه گرفتم كه خيلي مستكبري بود و دوش و اينترنت و پنجره داشت. يك روز داشتم تو خيابان سوت مي زدم يك خارجي به من گفت: «علاف!» و من به روحيه ام فشار وارد شد و معتاد شدم!، همان وقت بود كه اولين بچه ام هم به دنيا آمد!!. الآن هم ديگر بدبخت شده ام و فهميده ام خارج سرابي بيش نيست و خيلي خطرناك است و جنس موادش هم مرغوب نيست، از همه بدتر اينكه زغال خوب هم در اينجا يافت نمي شود. پس يكوقت به سرتان نزند مثل من بلند شويد و بيائيد خارج و فرار مغزها كنيد!. من هم دارم به ايران بر مي گردم تا ايدز و اعتياد را ترك كنم!!.

بيت: خارج نگو بلا بگو سنگ در خلا بگو!

2 آگهي! - چاپ شده در نشريه ستون آزاد

  • اقدس خانم، اينقدر دم خونتون كشيك مردم رو نكش!!... (از طرف جمعي از دختران دم بخت محله)
  • پريساي عزيزم، تولدت مبارك. اميدوارم سال ديگر تو را «همسر عزيزم» صدا كنم! (از طرف: كامران – فريبرز – حسن – تقي – مسعود و ديگران!!)

ايران 1487- چاپ شده در نشريه ستون آزاد

- مجتمع آبي «تخت جمشيد» با حضور رئيس جمهور افتتاح شد. مسئول اين طرح در مراسم افتتاحيه گفت: «تنها مشكلي كه در اجراي اين طرح داشتيم سر ستونهاي تخت جمشيد بود كه به علت ارتفاع زياد زير آب نمي رفت! ولي خوشبختانه با تلاش شبانه روزي همكاران متعهد در وزارت آب و فاضلاب توانستيم سر آنها را هم زير آب كنيم!!.»

- صبح امروزاز سوي دولت قيمت گوشت كيلويي 9 ريال، ماهي 8 ريال و مرغ 6 ريال اعلام شد. لازم به ذكر است از 100 سال پيش تا بحال 27 عدد صفراز جلو ريال حذف شده است!.

- از اين پس ايرانيان مي توانند بدون اخذ رواديد (ويزاي سابق!) به كشورهاي «شورلاپاسستان» و «جونگولاواديا» سفر كنند!.

- رئيس سازمان «بيابان زايي» كشور اعلام كرد: «به همت كارخانه مبل استيلِ شمال آخرين درخت منطقه ي موسوم به گلستان ريشه كن شد!».

۱۳۸۶ اسفند ۲۱, سه‌شنبه

دروغ سيزده!

- از سال جدید ورود با مانتوی تنگ و چکمه به دانشگاه ها الزامی شد !

- دکترای پیوسته بدون آزمون از سال دیگر دانشجو می پذیرد !

- علی دایی ، ادموند اختر ، ژنرال ، برانکو ، ناصر شفق و ساکت، کل یوم ! از فوتبال اخراج شدند ! !

توصيه هائي براي ساديسمي شدن!!

- نزد یک استاد دانشگاه که مدرک دکترا دارد بروید و از او بپرسید : « ببخشید ! مدرک دکترا بعد از سیکل است یا قبل از آن ؟! ... »

- از بیل گیتس وقت ملاقات بگیرد ... سپس هنگام ملاقات از او بپرسید : « ببخشید؛ مزاحم شدم ببینم شما CD چند رایت می کنید ؟! ... »

- به علی دایی بگوئید اگر بتواند 3 جمله بدون گفتن کلمه ی « ببخشید » بگوید می تواند 5 سال دیگر در تیم ملی بازی کند !

- از یک مهندس مکانیک بپرسید : « تخصص شما فقط تعمیر موتور ماشینه یا صافکاری هم می کنید ؟! ... »

- به ناصر شفق بگوئید : « خوب ابومسلم رو بالا کشیدی ها ! » ...

- به دختر ترشیده ی همسایه تان بگوئید : « خیلی دلم می خواست با شما ازدواج کنم ، حیف که جای مادرم هستید ! »

- از خلبان هواپیمای جنگنده بپرسید : « شما خطی هم کار می کنید ؟! ... »

- به هر مرد طاس که رسیدید بپرسید : « آقا شما چه شامپویی به سرتون می زنید ؟! »

تست هوش!-- ستون آزاد

با توجه به متن زیر به سؤالات پاسخ دهید .

- « تلویزیون را روشن می کنيم . یک بازی فوتبال بین 2 تیم آث میلان و اینتر برگزار می شود . با وجود هوای بسیار گرم زنان و مردان زیادی از بازی استقبال کرده اند . ابتدای بازی است ... طرفداران هر دو تیم بازیکنان خود را تشویق می کنند ... دقیقه ی هشتم ، آ ث میلان اولین گل را وارد روازه اینتر می کند ... طرفداران هر دو تیم بازیکنان خود را تشويق می کنند !... دقیقه ی بیست و پنجم بازی آ ث میلان گل بعدی را هم وارد دروازه اینتر می کند . طرفداران هر دو تیم بازیکنان را تشویق می کنند !... در دقیقه ی سی و ششم آث میلان گل دیگری می زند ... طرفداران هر دو تیم به تشویق بازیکنان ادامه می دهند ! ... نیمه ی اول با همین نتیجه پایان می پذیرد . بین دو نیمه طرفداران هر دو تیم مشغول تشویق بایکنان تیم مورد علاقه شان هستند !... نیمه ی دوم شروع می شود . دقیقه ی پنجاه و چهارم تیم آث میلات یک گل دیگر وارد دروازه اینتر می کند . طرفداران هر دو تیم بازیکنان خود را تشویق می کنند !... دقیقه ی هفتاد یکم گل بعدی آ ث میلان هم به ثمر می رسد .. طرفداران هر دو تیم کماکان بازیکنان خود را تشویق میکنند !!... در دقیقه ی نودم بازی اینتر تنها گل خود را وارد دروازه آ ث میلان می کند . طرفداران هر 2 تیم بازیکنان خود را تشویق می کنند !! سوت پایان بازی به صدا در می آید . طرفداران هر دو تیم بازیکنانشان را تشویق می کنند !!...

سؤالات

1- چرا طرفداران تیم اینتر هرگز دست از تشویق بازيکنشان نکشیدند ؟

الف) چون خیلی با مرام بودند . ب) چون عقل درست و حسابی نداشتند .

ج) چون می خواستند کم نیاورند . د) هیچکدام !

2- نتیجه ی نهایی بازی چه بود ؟

الف) 4 بر صفر به نفع آث میلان ب) 4 بر صفر به نفع اینتر !!

ج) 5 بر 1 به نفع آث میلان د) هیچکدام

  • پاسخها : پاسخ هر 2 سؤال گزینه ی "د" (هیچکدام) است! اگر به هر 2 سؤال پاسخ صحیح داده اید IQ شما در حدود 200 ، در صورتیکه به یکی از سؤالات پاسخ صحیح داده اید IQ تان در حدود 100 و در صورتیکه به هر دو سؤال پاسخ غلط داده اید IQ شما در حد جُلبک!! می باشد .

حال به تشریح پاسخها می پردازیم . جواب سؤال 1 هیچکدام است . زیرا در متن به دو نکته ی حساس اشاره شد : هوای بسیار گرم و استقبال « زنان » ! و مردان بی شمار ازبازی !... بنابراین پر واضح است صدا و سیمای غیور مجبور بود صور قبیحه و غیر اخلاقی را سانسور کند ! به همین علت در تمام صحنه های تشویق همان صحنه های تشویق تماشاگران در ابتدای بازی پخش شد !

پاسخ سؤال 2 نیز به همین طریق قابل اثبات است ... مسئولان دلسوز صدا و سیما برای نشان ندادن عوامل و افراد خلاف عفّت! چندین بار صحنه ی گل آث میلان به اینتر را پخش کردند و گرنه بازی در اصل با نتیجه ی یک بر یک مساوی تمام شد !! .. حالا فهمیدید خیلی خنگید ؟! .. ها !؟ ...

برگزيدگان سال 1386

- دیپلم افتخار بازگشت به سنّتها به آقای محمود احمدی نژاد به علّت قطع گاز ، آب ، برق ، بنزین و غيره! و بازگشت به سنّت حسنه ی غار نشینی ! ...

- دیپلم افتخار مبارزه با فساد و فحشا به سردار رادان به خاطر از بین بردن کامل فقر و فحشا در کشور عزیزمان از طریق جمع آوری انواع چکمه ! ...

- لوح زرّین و مدال لیاقت به عزیزان اهل عمل ! کشور به علّت کسب رتبه ی اول مصرف تریاک در جهان !

- دیپلم افتخار گوگولی ترین فرد سال ،مشتركاً به فرزاد حسنی و غلامحسین الهام! ...

- لوح زرّین بهترین گلادیاتورهای سال به تماشاگران تیم سپاهان اصفهان به خاظر تخلیه ی کامل یک چشم یک سرباز ننه مرده ! ...

- دیپلم افتخار بهترین وزیر به وزیر راه و ترابری به جهت حضور مداوم در صدر فهرست سوانح رانندگی جهان .

و بالاخره دیپلم افتخار خلاصه نویسی به هیأت محترم دولت به سبب گنجاندن بودجه ی سال 87 در یک برگ کاهی پشت و رو ! و ترسیم دورنمایی روشن برای کشور در سال آینده ! ؟ ...

۱۳۸۶ دی ۲۲, شنبه

ايران 1486 - ستون آزاد

- معاون اول رييس جمهور از تاسيس صندوق ذخيره « قرضي » خبر داد. وي تصريح كرد:« اين صندوق تازه تاسيس نيست بلكه قدمتي بيش از 100 سال دارد و در حقيقت شكل متحول شده ي صندوقي است كه آنزمان بنام صندوق ذخيره « ارزي » شناخته مي شد و پس از طي مراحلي به شكل كنوني اش در آمده است تا يادمان نرود به كدام كشورها مقروض هستيم!... . مراحل تكامل اين صندوق به شرح زير است:

صندوق ذخيره « ارزي » ---> صندوق ذخيره « نذري » ---> صندوق ذخيره « فرضي » ---> صندوق ذخيره « قرضي »!!

- آقاي توكلي، معاون سازمان سنجش آموزش كشور از برگزاري مجدد كنكور خبر داد... اين nمين بار است كه كنكور حذف و مجددا برگزار مي شود! وي علت اصلي احياي سنت حسنه ي كنكور را اينگونه تشريح كرد: « گفتيم دور هم باشيم!!... »

- مهندس علي آبادي اعلام كرد از اين پس خودش به عنوان كليه ي بازيكنان تيم ملي فوتبال انجام وظيفه خواهد نمود. وي افزود: « اگر دايي قول بدهد ديگر كراوات نزند او را هم مدير فني مي كنم!»

- خودروي ملي جديد ايران با نام « گراز!» توليد شد. اين خودرو مجهز به 160 ايربگ، ترمزABCD...Z !!، سيستم ناوبري خودكار، سيستم فوق پيشرفته دفاع ضد موشكي! و ... مي باشد. مصرف سوخت اين اتومبيل نيز 2 ليتر در هر 10 كيلومتر است. مدير عامل شركت جنرال موتورز ضمن تبريك و اعلام شگفتي از توليد چنين خودرو پيشرفته اي توسط ايران گفت: « كيلي كيلي عجيب هست و جالب براي من كه ديد ايران خودرو اين اتومبيل فوق مدرن توليد كرد!!... فقط يك اشكال جزيي هست در اين ماشين: سوخت اون بنزين بود كه 70 سال بود كه توليد نشد!!...».

توي ده شلمرود!!- ستون آزاد

توي ده شلمرود، «علي آبادي» تك بود...

صفايي مي گفت: «علي ميشه فول نكني؟ يقه ي ما رو شل بكني؟» - نه نميشه! ، نه نميشه!...

عادل مي گفت: «علي مياي بريم فيفا؟ شايد كه شد صلح و صفا؟» - نه نميام! ، نه نميام!...

مردم مي گفت: «علي ميشه گوش بكني؟ دعوا رو خاموش بكني؟» - نه نميشه! ، نه نميشه!...

مردم از رو نمي رفت! و باز مي گفت: « مرگ عموت، جان بابات، تو رو به دندون طلات؟!»

علي آبادي مي گفت: «والا نميشه، بلا نميشه...

به حوض لَق لَق نميشه! ...

به سنگ تق تق نميشه! ...

من همينجوري خوشبختم، صاحب تاج و تختم!

مشاور محمودم، توي سازمان عمودم!

فقط بيام تو فوتبال، بعدش ديگه اِندِ حال!

به حرفاتون دل نمي دم... من اصلاً آنتن نمي دم!! ..